خواب میدیدم خواب موندم بیدار شدم ساعتو چک کردم  دیدم ۱۲:۱۱ دقیقه بود، اعصابم خورد شد پاشدم از خواب دیدم ساعت واقعن ۱۲:۱۲ دقیقه اس. گرفتم دوباره خوابیدم. بعدش که بیدار شدم ساعت ۸:۳۲ بود. پشمام ریخته بود از این دو مرحله خواب! ایشالا آقا نولان از تشابهات خواب با واقعیت تو لایه های مختلف فیلم بسازه. منتظریم :)

دیروز هم داشتیم با بچه ها در مورد خواب حرف میزدیم که آیا میشه تو خوابت بری توی رویای یک نفر دیگه؟ مثلن یه دنیایی باشه که همه رویاها تو اون اتفاق میفتن بری خواب بقیه رو عوض کنی :) یاشار میگفت که قبلن تو خواباش اختیار داشته هرکاری کنه به این معنی که مثلن دست خودش بوده بره دزدی کنه بعد موقه فرار با شنل جادویی پرواز کنه هر چند دکتر بهش می گفته نشونه خوبی نیس و نباید دوباره اتفاق بیفته ولی خب خیلی جالب شد:)

ولی هنوز سوال اصلی به نظرم اینه که «چرا کل این دنیایی که توشیم یه رویا نیس؟» هیچ جوابی نداریم. اصلن از کجا مطمعنیم ما توی واقعیتیم؟ البته اگه واقعیتی داشته باشه! شبیه اینه که بخوای با مرتبه از منطق ثابت کنی اون مرتبه تمامیت نداره. به نظرم نمیشه بفهمیم که تو خوابیم یا نه تا این که از خواب واقعی بیدار شیم! حالا این جاش خیلی بد نیست؛ اون تیکه اش بده که وقتی این رویا تموم میشه می فهمی تو نقش اصلی این رویا نبودی و یکی از بازیگرای رویای یک فرد دیگه بودی. خیلی ناراحت کننده اس که می فهمی که فیک بودی :( هر کسی تحملشو نداره!

 کاش روزی علم به جایی برسه که بتونه رویا دیدن رو شبیه سازی کنه. بعد مثلن می تونی مشخص کنی تو خوابت چه انتخاب ها و هدف هایی داره و ببینی که عاقبت کارت به کجا می رسه؟ یه جوری آزمایش کنی سرنوشتتو که دیگه نیازی به زندگی کردن نداشته باشی :) یه تعوری دیگه هم که داشتیم این بود که همونجور که بشر داره از موجودات و ساخته های خودش کمک می گیره تا جواب یک سوال رو به صورت طبیعی مشاهده کنه به جای این که به دست بیاره، کل بشریت و این دنیا هم قراره یک مساله رو حل کنه. شبیه یه کامپیوتر زیستی یا کوانتومی. کلن این دنیایی که توشیم یه شبیه سازیه، حالا اون مساله هم می تونه سرنوشت بشریت باشه یا هر چیز دیگه! یا شاید هم این باشه که آیا بشر می تونه بفهمه کل این دنیا یک خوابه یا نه و از خواب بیدار شه؟ من اسمشو میذارم مساله اصلی تصمیم گیری :)

پانوشت یکم: سرچ کردم دیدم همچین پدیده ای صفحه ویکیپدیا داره اسمش هم False awakening عه.
پی نوشت دومی: با خبر شدیم مصطفا هم یه چیزی شبیه اینو تجربه کرد بود به این صورت که تو خوابش فهمیده بود خوابه ولی هنوز کنترل حرکات خودش رو داشته. ولی چیزی که مونده اینه که ایا کسی توانایی ساخت دنیای خوابش رو داره یا نه؟ ینی می تونه اتفاقات رو اونجور که دلش می خواد جلو ببره یا این که فقط کنترل اراده خودشو داشته باشه.