میخوام حرفا و فکرای پراکندهای که درباره کمدی دارم رو تو چند پست بنویسم. اکثرا مربوط به سلیقهی خودم از کمدی میشن.
مدتیه علاقه و شوقم کلن کم شده. به همه چیز. اکثر چیزایی که قبلا دوست داشتم دیگه اشتیاقی ندارم. افسردگی دارم و ازش باخبرم. اما اینطور فکر نمی کنم که این لزومن چیز بدیه. نمیخوام سعی کنم خودم رو الکی با چیزای فرعی گول بزنم تا چیزی یادم بره. شاید واقعا انگیزهای برای زندگی کردن نداشته باشم و خب اگه اینطور باشه بیهوده و بیهدف ادامه دادن چه سودی داره؟ اکثرن وقتم رو با کمدی میگذرونم. الان که حتی دیگه علوم کامپیوتر برام جذابیتی نداره به کمدی علاقهمند شدم. شاید به خاطر افسردگیه. اکثر کمدینهای معروف یا دوره افسردگی رو از پس گذروندن یا هنوز افسردهان. مثالش هم Louis C.K، Larry David، Ricky Gervais، Robin Williams، Doug Stanhope و چندتای دیگه . کمدی یه جورایی سیستم دفاعی بدن در برابر افسردگیه. وقتی دیگه معنایی پیدا نمی کنی به خندیدن رو میاری. شاید بتونی برای مدت کوتاهی دنیای واقعی رو فراموش کنی. کمدی جاییه که می تونی خودت باشی. به هر چیزی که واقعن دلت مبخواد فکر کنی و بخندی. کمدی جاییه که تضادها کنار هم گذاشته میشن، اصلن خود کمد از تضاد سرچشمه میگیره. کمدی واقعی از افسردگی میاد نه از خوشحالی. وقتی مثل مذهبیا یا اینایی که رادیوهای صبح جوان شاد... یه مش کلمه کسشر دیگه رو گوش میکنن هیچ وقت نمی تونن کسی رو بخندونن. واقعیت هم همینجوره اگه به توییتر این آدمای شاد و کسخل نگاه کنی هیچ وقت هیچ حرف خندهداری از خودشون ندارن. نظر من اینه که کمدی خوب از فکر زیاد و افسردگی نشأت میگیره.
کمدی رو خیلی جدی دنبال می کنم و وقتی کمدی می بینم سعی می کنم فکر کنم که چی باعث میشد خنده دار بشه. از Intellectual Comdey و Visual Comedy خیلی لذت میبرم. هر چقدر هم کمدی دارکتر باشه بیشتر دوست دارم. اصلن برام آفنسیو بودن مهم نیست چون وقتی چیزی کسی رو آفند نکنه به سختی میتونه خنده دار باشه. البته این روزا چیزی که هیچ کسی رو آفند نکنه هم به سختی پیدا میشه! Bill Burr یه اصلی داره که میگه سعی کن همیشه دامنهی افرادی که می تونی آفند کنی رو بزرگتر کنی. برای همین کمدی بریتانیایی رو نسبت به امریکایی خیلی بیشتر میپسندم. چون هیچی شوخی نیست و واقعا همه چیز دارکه. تمایزش هم توی آفیس بریتانیایی با امریکایی مشهوده. کمدی بریتانیایی زندگی واقعیه افراده که داره داغون میشه.
استندآپ کمدی هم دوست دارم. هرچند از Chep Joke خوشم نمیاد و اصلن کمدی ای که خیلی به اجرا وابسته باشه رو نمی پسندم. تعریف من هم از Cheap بودن اینه که به یه مکان یا زمان خاص ربط داشته باشه و بقیه مواقع خنده دار نباشه. به نظرم کمدی باید انقدر پشتش داستان و محتوای خوب باشه که مستقل از اجرا کننده خنده دار باشه. اجراهای خوب مثل جیم کری رو دوست دارم اما فکر میکنم اگه یه وقتی کمدین بودم اجراهای افتضاحی میداشتم، احتمالن مثل لری دیوید. برای همین از تقلید صدا و شعر خوندن و از این جور کارا خوشم نمیاد. تو استنداپ کمدی Louis C.K رو خیلی دوست دارم. لویی استاد تراجیکمدیه. هم تراژدی رو به کمال میرسونه و هم کمدی. خیلی هم باهوشه. یه گفتگویی درباره کمدی چند وقت پیش میدیدم بین Louis C.K، Jerry Seinfel، Chris Rock، Ricky Gervais و واقعا لویی حرفای عجیب و خوبی میزد. حس میکنم لویی خیلی بیشتر از بقیه مشاهد و فکر میکنه. همینجور که گفتم محتوا رو خیلی بیشتر از اجرا دوست دارم و برای همین جملههای کوتاه طنز رو خیلی دوست دارم. چون چیزی که بشه نوشته بشه و خنده دار باشه دیگه اجرایی نداره صرفا به ضریب هوشی مخاطب وابستس. درمورد این گفتاوردهای طنز هم ویکیپدیا دستهبندیهای جالبی داره. جمله های Steven Wright رو خیلی دوست دارم. در ادامه چند تا مورد علاقه هام رو میارم. خب فعلا همین ها برای امروز بسه بعدا بیشتر می نویسم درباره کمدی های مورد علاقه ام.
- Always go to other people's funerals, otherwise they won't come to yours. ~ Yogi Berra- You come from dust, you will return to dust. That's why I don't dust. It could be someone. I know.
- Lottery: A tax on people who are bad at math.
- Just remember, if the world didn't suck, we'd all fall off.
- Hard work never killed anybody, but why take a chance? ~ Edgar Bergen
- You're not the dumbest person on the planet, but you sure better hope he doesn't die.
— Charlie Chaplin —