الان که نگاه می کنم یه سری تغییراتی محیط بعد از دبیرستان داشت. دانشگاه برا خودش جدا، جداشدن از هم کلاسی ها و دوستای نزدیک جدا، جدا شدن از خانواده  و شهر جدا و جداشدن از داداشم هم جدا. کلی محیط تغییر کرده ولی میشه باش کنار اومد. بعضی وقتا احساس میکنم هم خوبه هم بد. یکی از مهم ترین تغییراش اینه که محیط دبیرستان کلی بستس و باید همونجور که گقته میشه بری و بیای ولی دانشگاه خیلی فضا باز تر شده که البته هم میتونه بد باشه و هم خوب. هر کدوم از این موارد روزای اول کلی خودشو نشون می دادن یا بهتر بگم به عبارتی پادشاهی می کردن. اولش می خاستم برگردم خونه. نمی دونم یا اون موقع خیلی سوسول بودم یا الان خیلی سر سخت شدم. حالا دیگه اوضاع قابل تحمل تر شده. آخرش چی بشه من نمی دونم! یکی از دروغ هایی هم که هس اینه که میگن اوضاع تحصیلی سال بعد بهتر می شه که دروغ از این بزرگ تر وجود نداره. مدرسه که هرسال همینطور بود. دانشگاه هم که الان داریم کلی چرت و پرت می خونیم. به نظرم کلن هیچ وقت شرایط، ایده آل نمیشن. پس سعی میکنم انطباق پذیریمو با شرایط بالاتر ببرم.


خدافز:)