....این پست رو باید قبل تر، بعد از تموم شدن امتحانا می نوشتم ولی حوصله ی نوشتنش رو نداشتم و الان دارم می نویسم. پست های دیگه ای هم هستن که باید منتشرشون کنم ولی چون ناقصن و نمی دونم چطوری باید تمومشون کنم هنوز پیش نویس موندن.
پایان ترم
امتحانا هم هر جور بودن تموم شدن و البته هنوز نتیجه هاشون کامل نیومده. این ترم خیلی درس نخوندم، به طوری که در مجموع تو کل ترم بیش از دو هفته سر کلاس ریاضی دو نرفتم و کل چیزی که براش خوندم شب امتحانی بود و لاغیر. این ترم خیلی بد شانس بودم یعنی هممون بدشانس بودیم، همه ی ورودی های علوم کامپیوتر. نمی خوام دلیلش رو توضیح بدم ولی این برام تجربه شده که استادی که درس رو ارائه می ده خیلی مهم تر از خود درسه! حتی اگه درسی باشه که بش علاقه داری و تازه کلی هم کار کردی و توش مهارت داری. بیشتر از این نمی خوام در موردش بگم. به جز این بقیه ی چیزا خوب بود. پروژه AP هم بازی Agar بود. فاز دو باید بازی رو ایمپلمنت می کردیم، فاز سه هم شبکه اش و تو فاز چهار هم رفلکشن را بهش اضافه خواهیم کرد. من چون می خواستم زودتر برگردم اصفهان و برای تحویل پروژّه زیاد معطل نشم فاز دو و سه رو با سرعت تمام تو امتحانات با کمک مجید (وقاری) زدم و دو روز بعد از آخرین امتحان تحویلشون دادم. تی ایی هم که تحویل می گرفت خیلی همکاری کرد از همین جا ازش تشکر می کنم. این هم عکس و کد پروژه تو گیت هاب:
نسخه شبکه بازی
نسخه دو نفره روی یک کامپیوتر
لینک گیت هاب: نسخه دسکتاپ نسخه شبکه
چقدر بلاگ بیان مزخرفه می خواستم بالا چن تا تب قبل از لینک ها بزنم ولی با ویرایشگر خودش نمیشه.
باشگاه
من چندان اهل ورزش نیستم هرچند اهالی ورزش رو دوست دارم! این تابستون تصمیم گرفتیم بریم باشگاه که یکم بدنمون رو فرم بیاد و فعلن قصدمون اینه که بعدن تو دانشگاه هم ادامه بدیم. اگه خدا بخواد بتونم تربیت بدنی رو پاس کنم!
سربازها
نمی دونم چرا این چند وقته هی هرکی که چند مدته منو ندیده و داره بعد از مدت ها می بینه می گه: «رفتی خدمت مقدس سربازی؟» شاید شکل زیر بی ارتباط نباشه! :دی
شبیه تام هاردی توی Bronson شده، خیلی حال میده!
جدای از شوخی اخیرن یک فیلم توی یوتیوب دیدم که داشت مساله ی حداقل چند تا سرباز برای پوشش کامل یک موزه مورد نیازه رو بررسی می کرد. سوالی که به احتمال خیلی خوبی همه شنیدنش، حتی فک کنم سال بعد از ما ازش توی مرحله دوی آزمون ورودی سمپاد سوال اومده بود. می خواستم ویدیو رو ترجمه کنم و یک مطلب در موردش بنویسم، شروع کردم و حتی حدود یک چهارم هم جلو رفتم ولی دیگه انگیزه نداشتم بقیه اش رو ادامه بدم چون هر کسی که کمی انگلیسی بلده می تونه بره ویدیو رو ببینه و مطلبو بفهمه پس بیخیال شدم و الان فقط لینک فیلم رو این جا می ذارم که بتونید دانلود کنید و استفاده کنید.
برای اون هایی هم که حال ندارن ویدیور رو ببین سوال رو اینجا می نویسم و ایده ی حل سوال رو در ادامه ی مطلب:
-سربازهایی داریم که سر جای خود ثابت اند و زاویه ی دیدشان ۳۶۰ درجه است. ثابت کنید برای این که یک طبقه ی n ضلعی از یک موزه را بخواهیم با سرباز ها کاملن پوشش دهیم به حداکثر کف ثلث n سرباز نیاز داریم.
ملول
این اواخر به خاطر یه حرکتی از بعضی آدم هایی که کمی خود خواهن و زیاده طلب و صرفن می خوان از بقیه سود ببرن رنجیده خاطر شدم و طرح نوشت زیر رو طراحی کردم.
پی نوشت: پست رو به علی نشون دادم، خیلی اتفاقی اون هم الان گفت وقتی که برگشته خونشون موهاشو زده و ثبت نام کرده که بره باشگاه! چه عجبا، دل به دل راه داره.