پانوشت

دست نوشته های حسین نادری

خاطراتی که آدم هاش دیگه نیستن غم انگیزن؛ خاطراتی که آدم هاش هستند اما نه اون آدم قبلی، غم انگیزترن .... من همیشه از اشتباهات کسایی درس می گیرم که به توصیه های من عمل کردن .... بعضیا برای هر راه حلی، یک مشکل سراغ دارن .... برنده شدن توی بحث با یک آدم باهوش سخته ولی برنده شدن توی بحث با یه آدم احمق غیر ممکنه .... حس اون شب امتحانایی که می دونستی چه بخونی چه نخونی افتادی .... گونه ی نادری که وقتی به گذشتشون نگاه می کنن؛ آرزوی برگشت زمان برای عوض کردن تصمیماتشونو ندارن .... هیچ چیز نامتناهی وجود نداره. افتاد تو دور! :) ....

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روزمرگی» ثبت شده است

تراژدی بزرگ شدن

بزرگ شدن، از دست دادن قریحه، مردن احساس و تبدیل به سنگ شدن.

واقعن بدترین چیزی که میتونه برا یه نفر رخ بده اینه که دیگه مثل یه بچه از دنیا لذت نبره، نقاشی نکنه، توصیف بچه گانه نکنه، امیدوار به چیزای غیر ممکن نباشه و باور به ستاره ها نداشته باشه.

می خواستم برای این دنیای خوب بچگی چن تا چیز رو این جا بزارم.


یکم این پست دوست خوب و استاد بزرگوارم

هرچند من با یه چیز موافق نیستم اون هم اینه که هر وقت بحث از بزرگ شدن و نازیبایی ها میاد یه عده ربطش می دن به ریاضی .فکر میکنم نباید ریاضی مصداق اصلی باشه. چون به نطر من تاریخ، فیزیک، علوم انسانی واین ها خیلی بدترن وبیشتر روح لطیف آدمو می میرونن.

من نابوده چه بود؟؟

۶۰۳ بازدید ۴ نظر

بعد از دبیرستان

الان که نگاه می کنم یه سری تغییراتی محیط بعد از دبیرستان داشت. دانشگاه برا خودش جدا، جداشدن از هم کلاسی ها و دوستای نزدیک جدا، جدا شدن از خانواده  و شهر جدا و جداشدن از داداشم هم جدا. کلی محیط تغییر کرده ولی میشه باش کنار اومد. بعضی وقتا احساس میکنم هم خوبه هم بد. یکی از مهم ترین تغییراش اینه که محیط دبیرستان کلی بستس و باید همونجور که گقته میشه بری و بیای ولی دانشگاه خیلی فضا باز تر شده که البته هم میتونه بد باشه و هم خوب. هر کدوم از این موارد روزای اول کلی خودشو نشون می دادن یا بهتر بگم به عبارتی پادشاهی می کردن. اولش می خاستم برگردم خونه. نمی دونم یا اون موقع خیلی سوسول بودم یا الان خیلی سر سخت شدم. حالا دیگه اوضاع قابل تحمل تر شده. آخرش چی بشه من نمی دونم! یکی از دروغ هایی هم که هس اینه که میگن اوضاع تحصیلی سال بعد بهتر می شه که دروغ از این بزرگ تر وجود نداره. مدرسه که هرسال همینطور بود. دانشگاه هم که الان داریم کلی چرت و پرت می خونیم. به نظرم کلن هیچ وقت شرایط، ایده آل نمیشن. پس سعی میکنم انطباق پذیریمو با شرایط بالاتر ببرم.


خدافز:)

۳۷۶ بازدید ۱ نظر